کد مطلب:124767 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:183

تاریخ آیینه عبرت
گردش معادلات سیاسی و اجتماعی به سود معاویه كه در اثر سهل انگاری و عقب نشینی مردم عراق در حمایت از امام مجتبی پدیدار شد، این پی آمد بسیار تلخ را برای مردم كوفه مركز حكومت علوی و عموم عراق فراهم آورد. مردم كوفه كه روش های متفاوت در پیش داشتند این روش ها سرنوشت های متفاوت به دنبال دارد. این امری حتمی و تغییر ناپذیر است چون سنت های اجتماعی خدا نیز تغییر تحول در آنها راه ندارد. مردم وقتی از رهبری خویش حمایت نمودند سرافرازی مانند سرافرازی جمل و خروش صفین را پدیدار كردند؛ لیكن از زمانی كه فریب توطئه را خوردند تن به حكمیت تحمیلی دادند كه برآیند آن پادشاهی معاویه شد. بعد از امام علی همین مردم گسترده و با صمیم قلب با حسن بن علی علیه السلام بیعت



[ صفحه 175]



نمودند. و برای نبرد با معاویه آماده شدند آن هراس را در معاویه و سپاه وی پدید آوردند كه معاویه ازهیچ تلاشی برای آشتی بین خود و حسن فروگذار ننموده. لیكن همان گونه كه نوشته شد پذیرش صلح در شرایط گردش معادلات سیاسی بود به گونه ای امام حسن وقتی خود را تنها دید حاضر به پذیرش صلح شد. امام همام را مردم پشتیبانی ننمودند سپاه عظیم امام بر امام خیانت كرد. و اینك جور خیانت بر اهل بیت را باید پذیرا باشد.

معاویه از پیمان صلح اهداف سیاسی را پی گرفت اینك تزویر وی به بار نشسته و سپاه امام حسن را پراكنده نموده است و امام ناچار شده با تعهداتی كه در صلحنامه گنجانده صلح را پذیرد. اما آیا معاویه پای بند به تعهد است آیا معاویه به قطعنامه صلح تن می دهد؟! هرگز، معاویه به دنبال اهداف سیاسی است بلافاصله بعد از پیمان صلح در هنگام ورود به كوفه كه تا آن زمان آرزوی آن را هم در خاطر نمی آورد در نخیله كوفه سخن راند و گفت تمام تعهداتی كه با حسن بن علی بسته ام زیر پا می نهم. آشكارا گفت كه من برای دین به جنگ نیامده ام من برای ریاست و حكومت برشام جنگ كردم. آنگاه عملا تمام تعهدات را زیر پا گذاشت، هم كشتار فجیعی در عراق به راه انداخت، هم ولی عهدی چون یزید تعیین نمود و هم بر علی و اهل بیت تا آنجا كه توانست لعن توهین كرد! حتی در كوفه و حتی در مدینه و مكه و هزاران كشتار فجیعی از شیعه و غیر شیعه به راه انداخت.

بسربن ارطاةها جولان دادند، زیاد بن ابیه ها، میدان دار شدند و بدنبال آن حجاج ها بر عراق مسلط شدند و از كشته ها پشته ساختند. و آن كردند بر مردم كه برای همیشه در خاطره تاریخ ماندگار است.



[ صفحه 176]



و این سرنوشت نیست مگر پی آمد آن روش. این نتیجه بریدن از رهبری حق است و این ثمره تلخ ها تنها گذاشتن رهبر است. كه این گونه ذلت و نكبت و زبونی را نصیب شیعیان عراق و عموم مردم نمود. این همان عینیت هشدار امام مجتبی است كه آنان را دعوت به همراهی می كرد و از فرجام بریدن از رهبری را هشدار می داد. و فریاد رسا به گوش همگان رساند كه: مردم بدانید معاویه به تعهدات خویش وفا نخواهد كرد. و معاویه مرا آزاد و رها نخواهد نمود. مردم بدانید من می توانم به صورت فردی دین خود را حفظ كنم، لیكن آینده شما این گونه است كه می بینم: فرزندان شما بر پشت درهای بنی امیه ایستاده اند از آنها آب و نان كه حقشان است می طلبند و آنان آب و نان فرزندان شما را دریغ می كنند: و لكنی انظر الی انباءكم واقفین علی ابواب ابنائهم، یستسقونهم و یستطعمونهم بما جعله الله لهم فلا یسقون و علی لایطعمون. [1] امام مجتبی سخنی بس آشكار عمیق بیان نمودند. آینده مردمی كه از رهبری خویش فاصله گیرند و بر رهبری خیانت نمایند این فرجام شوم است و این پیام روشمند است؛ اختصاص به زمان امام مجتبی علیه السلام یا امام دیگر ندارد در هر زمان این سنت الهی جریان دارد، كه دود فتنه اجتماعی بازتاب به چشم مردمی دارد كه در پدیدار شدن فتنه فتنه انگیز را یاری رساند و یا بی تفاوت در كنار تماشاگر باشد، تا فتنه به ثمر رسد! امتی كه فریب سیاست های دشمن را بخورد و به خاطر دنیا آرمان خواهی عزت خویش را فراموش كند این گونه در دام فتنه گرفتار خواهد آمد، هر كس و هر جا باشد. و تاریخ این گونه آیینه شفاف عبرت است كه زیبایی ها و زشتی را آشكار به نمایش می گذارد تا چه كسی عبرت بیآموزد؟!



[ صفحه 177]




[1] بحار، ج 44، ص 33.